کیهای چهاردهتا شاخهای از قائدهای ایران هستند که همچون شاخههای دیگر این قوم، همواره بهعنوان گروهی مستقل و پارسنژاد بهشمار رفتهاند. امروزه بازماندگان این طایفه باستانی بهطورخاص، در زاگرس جنوبی (بخشهایی از کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، ممسنی، دهدشت، چرام، چارروستایی، دشتستان و تنگستان)، زندگی میکنند. در خصوص وجه تسمیه این دسته از قائدان، روایات گوناگونی شنیده شده است. برخی این نام را معطوف به بازماندگان چهارده کلانتر کیتبار میدانند که
ادامه مطلب
شاه منصور سهید دینارانی بزرگ قائدان بندانی در عهد صفوی بود و در زمان سلطان محمد خدابنده و شاه عباس بزرگ زندگی میكرد. جواد صفینژاد در كتاب لرهای ايران به موضوع شاه و سرپرستان ايلات لر در زمان صفويه اشاره میکند و میگوید بر اساس اسناد و مداركی كه در دست است لرهای بختياری، كهگيلويه و ممسنی (لرهای بزرگ) قبلاً به سرپرستان بزرگ ايلی خود «شاه» میگفتند و اولين اطلاع ما در اين باره مربوط به قرن چهارم هجری قمری است.
ادامه مطلب
قائد حسامالدین مکوند فرزند قائد نظامالدین مکوندی بود. او در دوره افشاریه میزیست و ایام عمر خود را در محضر بزرگان و نخبگان بختیاری سپری کرد و به علت لیاقت و شایستگی که داشت به دربار نادری راه یافت. در سال ۱۱۴۹ قمری، نادرشاه به قصد کشورگشایی به افغانستان لشکر کشید. در آن زمان، قندهار پایتخت سلسله پادشاهان افغان بود. نادر قصد تصرف قندهار را داشت و به همین دلیل، سپاه عظیمی از ایالات و ولایات ایران جمعآوری شد که سپاه دوهزار نفری سوارهنظام بختیاری و
ادامه مطلب
او جد بزرگ قائدهای مکوند و یکی از کلانتران مقتدر منطقه ممسنی بوده است. صفات پسندیده، توأم با شجاعت و لیاقت ذاتی وی سبب شد که در بین خوانین بزرگ و کلانتران صاحبنفوذ منطقه ممسنی و کهگیلویه جایگاه ویژهای را از آن خود کند و از احترام خاصی برخوردار باشد. بهطوریکه در حلوفصل اختلافات بین طوایف همجوار نیز نقش مهمی را ایفا مینمود. او ذیل عنوان مقام کلانتر، با همفکری بزرگمردان تیرههای مختلف طایفه مکوند، توانست این طایفه را به اوج اقتدار خود برساند.
ادامه مطلب
یکی دیگر از فرزندان کیگیلویه، کیحسن نام داشت که متاسفانه اطلاعات درباره او بسیار اندک است. بر مبنای گفته مؤلف مشهور المسالک و الممالک، میتوان احتمال قوی داد که حسن پس از پدر، حاکمیت رم گیلویه - و قلمرو حکمرانی خاندان - را به دست گرفت. ابن خردادبه، نخستین نویسندهای است که منطقه مربوط به خاندان گیلویه را به نام «حسن بن گیلویه» ضبط کرده است. وی در ذکر «رموم کردان فارس» به «رم حسن بن جیلویه» یا «بازنجان» به عنوان نخستین رم اشاره دارد که در «۱۴ فرسخی شیراز»
ادامه مطلب
به جز کیگیلویه، که در وقایع عهد خود در دوره عباسیان حضور یافت و بهعنوان یک شخصیت موثر و مشهور، مورد توجه و هدف قرار گرفت؛ چند تن از اخلاف او نیز در قلمرو خلافت عباسی و نزد خلفای بنیعباس، نقش بارز و چشمگیری ایفا کردهاند. در خصوص کیخالد فرزند کیگیلویه ، منابع معتبری چون دستورالوزاره اصفهانی، وفیاتالاعیان ابن خلکان و الوافیبالوفیات صفدی گزارش تقریباً یکسانی آوردهاند. از فحوای گزارش برمیآید که این داستان شهرت خاصی داشته است.
ادامه مطلب
کیگیلویه یکی از شخصیتهای بزرگ تاریخ ایران است که کمتر به او پرداختهاند. او در قرن دوم هجری در برابر ستمگریها و مظالم خلفای عباسی سر به طغیان گذاشت و شجاعانه در برابر ایرانستیری آن تازیتباران، ایستادگی کرد. تاریخ مکتوب، گیلویه را فرزند مهرگان؛ و مهرگان را فرزند روزبه (از نوادگان اردشیر بابکان) دانسته است. او متولد استخر بود که در آن زمان، بخشی از گستره فروانروایی پدربزرگش روزبه به حساب میآمد.
ادامه مطلب
این پایگاه مجازی به معرفی قائدان شهیر تاریخ ایران و موضوعات مرتبط با طایفه قائد، خواهد پرداخت. قائدان، از طوایف مستقل و ایرانیتباری هستند که در مقاطع مختلف تاریخی عمدتا بهصورت اجباری از مسقطالرأس خود جدا شده و در نقاط دیگر فلات ایران ساکن شدهاند. مبنای کار در این وبلاگ، پرداختن به تاریخ این طایفه است و در دستیابی به این مهم، به گفتهها و نوشتههای افراد مطلع و قابل اعتماد، استناد خواهد شد. کتب، شفاهیات، سنگ قبرها و اسناد دستنویس، از جمله شاخصهایی
ادامه مطلب
دستهای از قائدان قدیمی در سیوند زندگی میکردهاند. بازماندگان این طایفه، اجداد خود را از کردهای ساکن زاگرس شمالی و میانی (کردستان، کرمانشاه و...) میدانند و نسبتی هم با ایل سگوند دارند. یک از افراد سرشناس این طایفه، شمسالدین قائد سیوندی فرزند قائد احمد شاه بود که به اتفاق برادرش قائد فخرالدین از نیروهای زبده لشکر نادر شاه به شمار میرفتند. قائد شمسالدین که در خروج افغانها از ایران و به قدرت رسیدن نادر شاه نقش ایفا کرد، متولد سیوند بود و در اواخر عمر،
ادامه مطلب
«قائد حسن خان» فرزند «قائد پیرمحمد لر» از خوانین شجاع و نامدار طایفه ممسنی در حدود سال ۱۲۴۸ه.ق در ناحیه امامزاده دَرآهنی نورآباد به دنیا آمد و در حدود سالهای ۱۳۱۷ تا ۱۳۱۹ ق در داراب درگذشت و در نزدیکی امامزاده پیرغریب در روستای دراکویه بین شهرستان داراب و فسا به خاک سپرده شد. در مورد علت مهاجرت قائد حسن خان به داراب اطلاعات دقیقی موجود نیست. ولی چند روایت مختلف شفاهی در این باره وجود دارد. بر اساس یک روایت، ایشان به دلیل درگیری طایفهای بر سر اراضی ملکی
ادامه مطلب